یک بار دیگر آتش مناقشات سیاسی شعله ور شده و اپیدمی آن با سرعتی فراتر از ویروس کوئید _۱۹ مسئولین کشور را درگیر کرده است.
روسای قوا از تریبون های عمومی ودیگر مسئولین در شبکههای اجتماعی فیلتر شده علیه یکدیگر مشغول متلک پرانی هستند،درحالی که مردم با مشکلات جدی معیشتی و گرانی وحشتناک دست و پنجه نرم میکنند.
من تاچند سال پیش گرایشی به یکی از این جریان های سیاسی داشتم اماسالهاست به این واقعیت رسیده ام که "مردم" حلقه گمشده و "قدرت" دغدغه هردو جریان است وعده ای فرصت طلب نیزدرسایه آنها مشغول پرکردن جیب های پر نشدنی خود هستند.
جریانهای سیاسی درون حاکمیت ، اگرچه همه دارای نقاط ضعف و قوت هستند اما متاسفانه تقریباً همه آنهابه بیماری "خودحق پنداری "مبتلا شده اندو همه امورراسیاه وسفید می بینندوالبته سیاهی ها رادر اردوگاه رقیب وسپیدی هارا در خیمه گاه خودمی پندارند!
رئیسجمهور سخنی نمیگوید که در آن تعریضی به یکی از دو رئیس قوه دیگر نداشته باشدو رئیس مجلس هم تقریباً در همه سخنرانیهای خود به نوعی رئیس دولت را می نوازد. رئیس قوه قضائیه هم هر ازگاهی رئیسجمهور را از حمله خودبی نصیب نمی گذارد! اما مناقشه در ردههای بعدی خونین تر است؛ رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس آرزوی دستور رهبری را برای هزار بار اعدام رئیس جمهور را دارد و لابد امنیت ملی راهم درآن می داند و اتفاقا این آرزو را آرزوی "همه مردم"هم قلمداد می کندو آن دیگری آرزوی مردم را اعدام خود او می داند! مشاور رئیس جمهور تهدید رئیس کمیسیون امنیت ملی به استیضاح روحانی را نخ دادن به آمریکاتوصیف می کند و نماینده دیگری از برکناری رئیس جمهور می گوید درحالی که رهبری بر ادامه فعالیت دولت تا آخرین روزتاکید دارند.برخی از نمایندگان ومشاوران روسای قوا هم آتش بیار این معرکه هستندواز یکدیگر گوی سبقت می ربایند.
نکته جالب اینکه همه این بزرگان و مسئولین درسخنان خود از وحدت و یکپارچگی برای حل مشکلات مردم سخن میگویند اما همزمان از متلک پراکنی به رقیب خویش نیز غفلت نمیکنند، تو گویی منظورشان از وحدت اتحاد با دوستان یا جریان سیاسی خویش است و رقیب همچنان باید نواخته شود .شاید هم منظورآنهااتحاد برای به فراموشی سپردن وبه حاشیه بردن مشکلات مردم باشد که الحق والانصاف دراین یک فقره هردوجریان اتحاد کامل دارند!
دراین میان امریکا بیش از هر زمان دیگری چنگ و دندان نشان می دهدو درطوفان تبلیغات انتخاباتی از هیچ توهینی علیه ملت ایران رویگردان نیست وکارزار فشار حداکثری را تاغیر انسانی ترین عرصه ها یعنی تحریم دارو و غذا پیش برده است.چرا مسئولان کشور باور نمی کنند که همه در یک کشتی نشسته اند و دشمن اصل کشتی راهدف گرفته است؟
مردم نیز مقصر مشکلات امروز کشور را تنها یک جریان سیاسی نمیدانند و همه جریانهای سیاسی -که تقریباً در ۴۰ سال گذشته هر یک در بخشی از ارکان نظام در قدرت بوده اند- را عامل مشکلات کنونی کشور میدانند.هیچ جریانی نمی تواندبا ردگم کنی پشت تهاجم علیه دیگری خود را تبرئه کند.هم در تصمیم گیریهای اشتباه، هر دو جریان نقش داشته اند وهم دستهای ناپاکی از هر دو جریان به فساد آلوده شده واموال مردم رابه یغما برده است.
اکنون در این شرایط حساس انتظار میرود؛ دولت، مجلس ،قوه قضاییه ،مجمع تشخیص مصلحت نظام ،شورای عالی امنیت ملی و هر کس مسئولیتی به ویژه در ردههای بالای کشور دارد و در یک کلام هم اصولگرایان وهم اصلاح طلبان به خاطر خدا و مردم، اختلافات حیدری- نعمتی راکنار بگذارند و برای حفظ آرمانهای انقلاب و با توجه به واقعیتهای کشور و جهان بایک تصمیم بزرگ و سرنوشت ساز کمک کنند تا مردم از زیر بار مشکلات کمر راست کنند.جز این هر راهی خطاست.