في تَقَلُّبِ الْأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ . ۱ آگاهى بر گوهر آدم ها ، در دگرگونى شرايط ، حاصل مى شود.
يافتن حق از پس پرده تزوير و ريا ، كارِ هركس نيست . بصيرت و ژرفانگرى مى خواهد ؛ نگاهى چونان نگاهِ پرواپيشه اى استوار انديش مانند مالك اشتر مى خواهد كه در پسِ سجده هاى طولانى و گرايش هاى مقدّس مآبانه ، دنياگرايى را بنگرد . مالك در صِفّين در آستانه پيروزى بود و تا نزديك خيمه فرماندهى سلطه جويان پيش رفته بود كه با فشار قُرّاء ، مجبور به بازگشت شد و چون باز گشت ، از سر سوز ، خطاب به آنان گفت :
يا أصحابَ الجِباهِ السّودِ ! كُنّا نَظُنُّ صَلاتَكُم زَهادَةً فِي الدُّنيا وشَوقا إلى لِقاءِ اللّه عز و جل . فَلا أرى فِرارَكُم إلّا إلَى الدُّنيا مِنَ المَوتِ ، أَل_'c۷ قُبحا يا أشباهَ النَّيبِ الجَلّالَةِ . ۲ اى سيه پيشانى ها! ما مى پنداشتيم نماز خواندن[ هاى فراوانِ] شما از سرِ بى ميلى به دنيا و شوق ورزيدن به ديدار خداى عز و جل است . امّا اكنون وضع شما را جز آن نمى بينم كه از مرگ به سوى دنيا مى گريزيد . هَلا كه زشت است [ كار شما] ، اى همانندانِ پيرْ شترِ نجاستخوار!
چگونگى اين دنيا گرايى ها و گونه گونى دنياطلبى با تعابيرى بس آموزنده و تنبّه آفرين در كلام امام سجّاد عليه السلام نيز آمده است . بنگريد :
إذا رَأَيتُمُ الرَّجُلَ قَد حَسُنَ سَمتُهُ و هَديُهُ ، و تَماوَتَ في مَنطِقِهِ ، و تَخاضَعَ في حَرَكاتِهِ ، فَرُوَيدا لا يَغُرَّنَّكُم ! فَما أكثَرَ مَن يُعجِزُهُ تَناوُلُ الدُّنيا و رُكوبُ الحَرامِ مِنها لِضَعفِ نِيَّتِهِ و مَهانَتِهِ و جُبنِ قَلبِهِ، فَنَصَبَ الدّينَ فَخّا لَها ، فَهُوَ لا يَزالُ يَختِلُ النّاسَ بِظاهِرِهِ، فَإِن تَمَكَّنَ مِن حَرامٍ اقتَحَمَهُ ! و إذا وَجَدتُموهُ يَعِفُّ عَنِ المالِ الحَرامِ فَرُوَيدا