در نوروز سال ۹۹ همه مردم یک صدا گوش به فرمان ستاد مبارزه با کرونا بودند و همین اطاعت نیز باعث شد کرونا از نفس بیفتد. در نوروز ۱۴۰۰ و با یورش جدید کرونا در موج چهارم این تبعیت و اطاعت به حداقل خود رسیده است.
در این چند روز به مناطق مختلفی از شهر رفتم تا وضعیت تعطیلی تهران را در روزهای اوج گیری کرونا ببینم. همانطور که حدس میزدم تقریبا همه جا باز بود. از سیگارفروشی و لوازم خانگی گرفته تا آموزشگاه رانندگی و حتی گرمابههای عمومی.
اما به راستی علت این سرکشی در مقابل قانون چیست؟ علت را از کاسبها پرسیدم. برخی باز بودن بانکها را بهانه میکردند و برخی وضعیت بد اقتصادی را. با این حال، آنچه در گفته بسیاری از مردم مشترک بود، این بود: "چرا دولت در تعطیلات عید نوروز جلوی سفرها را نگرفت تا امروز کار به اینجا نکشد؟". برخی وقتی با پرسش من مواجه میشدند حتی پوزخند زده و در حالیکه کار خود را ادامه میدادند، زیر لب به دولت بد و بیراه میگفتند.
برداشت من از رفتار مردم و واکنششان یک چیز بود: آنها از دست دولت خشمگین هستند و به لجبازی با آن پرداخته اند. مردم دیگر حاضر نیستند به اقتدار دولت اعتنا کرده و بیتوجه به فرامینش، کار خود را میکنند. اقدامات دولت در زمینه کرونا ( در یک سال اخیر) بسیار ضعیف بوده است. آنچه مشهود است این است که ستاد مبارزه با کرونا در گرفتن تصمیم، قاطع و سریع نیست و همین امر نهاد دولت و اقتدارش را در نظر مردم کوچک کرده است.
غولی که از پا درآمده است