یکی از دلایلی که این روزها باعث بروز اختلاف بین زن و شوهرها می شود، موضوع اعمال جراحی یا درمانی است که با هدف زیبایی و جز آن، خانمها و اخیرا در آقایان به انجام آن تمایل دارند و احیانا شریک زندگیشان تمایلی به این کار ندارد.
دیرزمانی است اعمال جراحی و عملیات درمانی با اهدافی به جز درمان مثلا با هدف زیبایی یا نظایر آن انجام می شود. از آنجایی که در سالهای اخیر میزان رفاه و دسترسی افراد به خدمات درمانی افزایش چشمگیری داشته است، همه گیری اعمال جراحی و اقدامات درمانی در اکثر اقشار بسیار گسترده تر از گذشته است. ولی متناسب با سطح دسترسی و همه گیری تمایل استفاده از خدمات درمانی مزبور، قواعد و قوانین آن برای اقشار مختلف ترسیم و تبیین نشده است به صورتی که امروزه شاهدیم یکی از موارد فراوان اختلاف بین زن و شوهرها به خصوص زوجهای جوان، درباره انجام یا عدم انجام برخی از اعمال جراحی و اقدامات درمانی است که بیشتر دیده می شود آقایان تمایل ندارند همسرشان دست به این اقدامات بزند و در مقابل همسران آنها، تمایل زیادی برای انجام این قبیل اعمال جراحی دارند و در نهایت این اختلاف سلیقه یا عقیده منجر به اختلافات بنیادین تر در زندگی زناشویی و مشکلات بزرگتری می شود. در برخی از موارد مشاهده شده است که خانمهایی که تمایل به انجام اعمال جراحی از جمله اعمال جراحی زیبایی دارند، بدون اطلاع و رضایت شوهر اقدام به این کار کرده و در نهایت، گرفتاریهای بعدی خانوادگی را به جان می خرند. سئوال اینجاست که آیا اصولا برای اقدامات درمانی و اعمال جراحی، باید فرد دیگری از جمله شوهر، زن یا مثلا پدر رضایت دهد؟
برای پاسخ به سئوال مهم بالا و درک این که ریشه اختلافات مزبور کجاست، ابتدا باید به مسئله رضایت به درمان یا عمل جراحی از منظر حقوقی، نگاه اجمالی داشته باشیم.
چه زمانی رضایت برای درمان لازم است؟
قاعده اصلی این است که حرمت خون و جان و نفس انسانها باید توسط همگی رعایت شود. لذا در صورتی که جان یا سلامت هر انسانی در معرض خطر قرار گرفت، همگان باید تلاش کنند او را از خطر دور نگه دارند. در این راستا، شرع، نجات جان یک انسان را برابر با نجات همه انسانها دانسته است. از این رو قانونگذار با تاسی از شرع، از دیرباز، رساندن کمک به کسانی که جانشان در معرض خطر است و انجام عملیات درمانی از جمله اقداماتی مانند اعمال جراحی را به برخی از اشخاص مانند پزشکان و کادر درمان تکلیف کرده و حتی برای کسانی که از کمک به مصدمان و نیازمندان به درمان، خودداری می کنند مجازاتهایی مانند حبس در نظر گرفته است. طبق این قاعده قوانینی از جمله قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی در سال ۱۳۵۴ به تصویب رسیده که حتی تضمین کرده کسانی که برای کمک به مصدمان آنها را به مراکز درمانی منتقل می کنند در پناه قانون هستند و کسی به آنها متعرض نخواهد شد.
از این رو باید بین اعمال جراحی و اقدامات درمانی مورد نیاز برای یک انسان، تفکیک قائل شد.