تغییر رئیس کل بانک مرکزی برخی انتظارات را در میان فعالان بازار سرمایه به وجود آورده تا بلکه سیاستها و تصمیمات جدید بتواند بورس را با بانک مرکزی بیشترهمخوان کند.اما بازار به کدام سو می رود؟
بورس همچنان هم جذاب است و هم نیست؛ عدهای به این نتیجه رسیدهاند که بازار روند رو به رشد خود را آغاز کرده و با تخلیه حبابی که سال گذشته به دلیل ناهماهنگیها و بیتدبیریهای دولت شکل گرفته بود، این بازار در حال ریکاوری جذابیت خود است و عدهای دیگر هم، اگرچه چشمانداز را رو به رشد میبینند؛ اما به دلیل برخی از ابهاماتی که در بازار وجود دارد، خیلی رغبت فزاینده به ورود به آن ندارند؛ به هر حال اما ظرف روزهای گذشته، زور خوشبینان چربیده است و بخش اندکی از پولهای پارک شده اثرگذار، وارد بازار شدهاند.
اکنون، همزمانی چند اتفاق در بازار سرمایه سبب شده که باز هم این بازار در مرکز توجه قرار گیرد و چشم بسیاری از فعالان بازار سرمایه به سیاستهای جدید دولت برای این بازار باشد.
علی شهیدی، کارشناس بازار سرمایه، گفت: بازار سرمایه از چند جهت همچنان دارای ابهاماتی است؛ چنانچه از مسائل بیرونی و خارج از اقتصاد داخلی به این موضوع نگاه کنیم، برجام و عدم تعیین تکلیف برخی ابعاد مذاکرات بر روی بازار اثرگذار بوده و این ابهام را به وجود آورده است که ممکن است برجام به سرانجام برسد یا اینکه همچنان محل مناقشه قرار گیرد؛ اما از سوی دیگر، افرادی در داخل میگویند که تحریم برداشته میشود اما مقامات امریکایی گفته اند که همچنان فرآیند طولانی در پیش است که این روی بازار اثر میگذارد.
وی افزود: البته به دلیل اینکه مشخص نیست که برای ارتباطات بینالمللی ایران چه اتفاقی میافتد؛ بازار با اندکی مکث مواجه است؛ ضمن اینکه قیمت دلار نیز بر این تحلیلها اثرگذار بوده و سرمایهگذاران در بازار سرمایه را به سمت ورود یا خروج از بازار هدایت میکند.
شهیدی معتقد است که میزان رفع تحریمها بر امکان صادرات شرکتها اثرگذار است و اگر تحریمها به خصوص برای پتروشیمیها و فولادیها برداشته شود، حتماً بر شرکتهای موجود در بازار اثرگذار خواهد بود؛ اما در کنار این، یک عامل داخلی نیز که در حرکت معامله گران بازار اثرگذار است، موضوع انتخابات است که احتمالاً بعید است که تا انتخابات، بر روی شاخص اتفاق خاصی بیفتد؛ چراکه سهامداران منتظر هستند ببینند که نتیجه انتخابات چه شده و رویکرد دولت مستقر برای بازار چه خواهد بود و چه نوع حمایتی از بازار صورت میدهد؛ پس این هم منجر به آن میشود که بازار در ابهام باقی بماند.
وی اظهار داشت: به غیر از عوامل خارجی، عوامل داخلی درون بازار را هم باید در نظر گرفت؛ به این معنا که شاخصها نشان میدهد که بخش عمده حباب بازار تخلیه شده ولی هنوز ۵ تا ۱۰ درصد آن باقی مانده است.
به گفته این تحلیلگر بازار سرمایه، عامل دیگر، نسبت ارزش بازار به نقدینگی کشور است؛ به این معنا که ارزش بازار هم اکنون حدود ۴,۳۰۰ هزار میلیارد تومان است و نقدینگی کشور حدود ۳,۲۰۰ هزار میلیارد تومان است که این نسبت به حدود ۱۱۰ درصد میرسد؛ در حالیکه تقریباً این نسبت در کشورهای دیگر که بازار سرمایه نرمالی دارند و بازار با ثبات است، حدود ۱۰۰ درصد است و ارزش بازار سرمایه با نقدینگی تقریباً برابر است.
وی اظهار داشت: نسبت دیگر اثرگذار بر بازار، ارزش بازار سهام تقسیم بر تولید ناخالص داخلی است که معمولاً در کشورهای دنیا بین ۹۰ تا ۱۲۰ درصد است؛ ولی این نسبت در ایران بالای ۱۴۰ تا ۱۵۰ درصد است و این نشان میدهد که هر چند بازار سقوط جدی کرده و از حبابی بودن قیمتها کم شده است، اما باز هم بازار حباب دارد و افراد حقوقی و سهامداران بزرگ ورود جدی ندارند؛ علاوه بر اینکه بحث نرخ بهره هم باید به این عوامل اضافه کرد.
شهیدی ادامه داد: حال اگرچه رئیس کل بانک مرکزی برکنار شده، اما هنوز نوع نگاه و مدیریت وی در بانک مرکزی حاکم است و با توجه به اینکه دولت بنا دارد کسری بودجه خود را جبران کند، اما بانک مرکزی اجازه نمیدهد که از پایه پولی استفاده کند، بنابراین پولی که از صندوق توسعه ملی برای بازار در نظر گرفته شده، احتمالاً واریز نمیشود.
وی اظهار داشت: رئیس کل سابق بانک مرکزی قصد داشت پایه پولی برای بازار سرمایه هزینه نشود، پس منابع صندوق توسعه ملی به سختی وارد بازار میشود و از سوی دیگر، با توجه به اینکه مکانیزم نرخ بهره داخل کشور نیز مکانیزم درستی نیست، این نرخ سود با تورم تعدیل نمیشود و با توجه به اینکه انتظارت تورمی در کشور با توجه با ثبات نسبی نرخ دلار به شدت کاهش یافته؛ پس باید نرخ بهره هم متناسب با آن کاهش یابد؛ در حالیکه این اتفاق رخ نداده است.
شهیدی معتقد است که اکنون پول به جای اینکه به بازار سرمایه برود، در بانکها رسوب میکند و در سپردههای مدت دار میخوابد که این امر بازار سرمایه را تضعیف میکند.