بازیگر نوجوان فیلم خورشید می گوید که قصد ترک تحصیل داشته و قبلا هم مادرش تکالیفش را انجام می داده اما مدیرعامل بنیاد فارابی منصرفش کرده و مادرش هم بیخبر او را ثبت نام کرده است. او حالا البته به "سواد" علاقمند است.
پگاه ماسوری- روح الله زمانی متولد نوجوان بازیگری است که در نخستین تجربهاش در فیلم خورشید ساخته مجید مجیدی جلوی دوربین رفت و همبازی علی نصیریان و طناز طباطبایی شد. وی با ارائه بازي عالی و درخشان، توانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند. با او هم کلام شدیم تا در مورد فعالیتش در این روزها و آنچه که در گذشته تجربه کرده است، بیشتر بدانیم.
کمی خودتان را معرفی می کنید؟
روح الله زمانی هستم بازیگر فیلم خورشید
چند سالت است؟
زمانی: من متولد 85 هستم و چهارده سال دارم؛ بعضی ها شایعه کرده بودند که متولد 71 ام.
متولد کجا هستید؟
زمانی:اردبیل
چند وقت است که تهران زندگی می کنید؟
زمانی: از وقتی که به دنیا آمدم در تهران بودم ولی نصف عمرم هم در اردبیل گذشت.
درحال حاضر خانواده شما هم تهران هستند؟
زمانی: بله خانواده ام هم در تهران زندگی می کنند.
چه چیزی باعث شد که سمت بازیگری کشیده شوی؟
زمانی: من از بچگی علاقه داشتم مثلا من چهار سال یا پنج سالم بود، که از خودم فیلم می گرفتم و فیلم می ساختم.
از چهار پنج سالگی؟
زمانی: تقریبا هفت سالم بود که با دوستانم فیلمی ساختم و خودم هم در آن بازی کردم. علاقه به بازیگری و فیلمسازی از کودکی با من بوده است.
زمانی که ده سالم بود از یکی از هم محله ای های مان که گریمور فیلم های کوتاه بود و نامش را نمی برم پرسیدم، چطور می شود بازیگر شد؟ من می خواهم در یک فیلم کوتاه بازی کنم. گفت اگر می خواهی بازیگر شوی باید پارتی خیلی بزرگ داشته باشی. خدا پارتی من شد و من وارد عرصه بازیگری شدم.
اولین بار که آقای مجیدی شما را دید و انتخاب کرد کجا بود؟
زمانی: اولین تست را جناب سرهنگ از من گرفت. ایشان به مدرسه ما آمده بود. آنجا تست دادم و قبول شدم. بعد آقای عسگری – که خیلی هم مهربان بودند- از من تست گرفتند و بعد همان تست را آقای مجیدی از من گرفت و قبول شدم اما برای یک نقش دیگر؛ برای نقش رضا یکی از آن چهار پسر دیگری که در فیلم حضور داشتند نه برای نقش اول.
اما ته قلبم می دانستم و ایمان داشتم که نقش اول فیلم را می توانم به دست بیاورم. حتی به موهایم هم دست نزدم و تغییری در آن ندادم. من از خدا خواسته بودم که برای این فیلم انتخاب شوم ولی نه به عنوان نقش اول. ولی این بار با خود می گفتم خدایا کاش برای نقش اول انتخاب می شدم. ده روز بعد با من تماس گرفتند و گفتند موهایت را تغییر نده و به اینجا بیا. آقای مجیدی مرا به عنوان نقش اول انتخاب کرده بود.
با توجه به اینکه اشاره کردید که از کودکی فیلم می ساختید آیا انتظار می رود که در آینده علاوه بر بازیگری به فیلم سازی هم بپردازید؟
زمانی: صد در صد. ما به لطف آقای مجیدی چیزهای زیادی یاد گرفتیم و قطعا قصد دارم علاوه بر بازیگری فیلمسازی را هم ادامه دادم.
در حال حاضر در زمینه بازیگری کار جدید انجام داده اید؟
زمانی: بله پروژه شهید باکری به کارگردانی آقای هادی حجازی فر که در کار خودشان استادند.
اگر روزی قصد داشته باشید فیلمی بر اساس یک داستان بسازید، چه داستانی را انتخاب می کنید؟
زمانی: به طور خلاصه می گویم، سینما افراد را مجبور به درس خواندن می کند. آقای مجیدی از اکثر بچه های ایران تست گرفت، حتی از بچه هایی که در مناطق دور افتاده زندگی می کردند. اما من قبول شدم. من سواد زیادی ندارم. صادقانه می گویم من درس نمی خواندم و علاقه ای به درس نداشتم.
چند کلاس درس خوانده ای؟
زمانی: من تا کلاس هشتم درس خواندم. صادقانه بگویم تکالیفم را مادرم می نوشت حتی امتحاناتم را به کمک مادرم قبول می شدم. اما از حالا به بعد تصمیم دارم درس خواندن را به طور جدی ادامه دهم.
یعنی به مدرسه بازگشتی؟
زمانی: بله. امسال قصد ترک تحصیل داشتم اما با راهنمایی های آقای تابش، مدیرعامل بنیاد فارابی به درس خواندن تشویق شدم و از این بابت قدردان ایشان هستم.
من قصد ترک تحصیل داشتم اما مادرم پنهانی مرا در مدرسه ثبت نام کرد و مرا از ترک تحصیل منصرف کرد. چرا که برای کار در سینما باید سواد بالایی داشت و کتاب های زیادی خواند. سینما فرد را مجبور می کند که مطالعه کنند تا حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر بخواهم رک بگویم می خواهم فیلمی بسازم که به جامعه و کشورمان کمک کند و پرچم کشورم را بالا ببرد.
تصور کن که می توانید با هر هنرمندی که می خواهید یک صبحانه کاری داشته باشی، با هر فردی از افراد سینما چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور، در این صورت چه کسی را انتخاب می کنی؟
زمانی: اگر دست خودم باشد خودم را انتخاب می کنم. زیرا انسان باید شبیه خودش باشد و آرزو نکند که جای فرد دیگری باشد. باید خودش باشد و به خودش افتخار کند.