یکی از چهره های سیاسی اصولگرا می گوید: ابراهیم رئیسی فرد معتدلی است و همین ما را دلگرم می کند برای اینکه در دولت وی تندروها چندان جایی نداشته باشند.
چینش کابینه دولت رئیسی بحث مهم این روزهای سیاسیون و فضای سیاسی کشور است؛ کابینه ای که هر روز برای آن لیست های مختلفی منتشر و گمانه زنی می شود. ناصر ایمانی از چهره های سیاسی اصولگرا بر این باور است که ابراهیم رئیسی چه قبل از انتخابات و چه در زمان تبلیغات انتخاباتی هیچ وعده و وعیدی برای دولت آینده به هیچ فردی، جریانی، طیفی و جناحی نداده، مطلقا! بنابراین از این جهت کاملا هوشیارانه عمل کردند.
او می گوید رئیسی وامدار هیچ گروه و جناحی نیست چراکه او به این خاطر که اصولگراها از ایشان حمایت کردند رئیس جمهور نشد بلکه خودش رئیس جمهور شد و این یک واقعیت است.
ایمانی تاکید دارد تندروها در دولت رئیسی جایی ندارند و رئیسی دارای شخصیت معتدلی است و مواضع طی سه سال اخیرش هم این معتدل بودن را نشان می دهد.
ایمانی از 2 چالش جدی رئیسی در چینش کابینه اش هم حرف زد و معتقد بود انتخاب معاون اول و تیم اقتصادی هماهنگ و دارای نظریه از مهمترین مسائلی است که رئیسی باید در انتخاب آن دقت کند.
مشروح مصاحبه با ناصر ایمانی از چهره های سیاسی اصولگرا را می خوانید؛
**********
*آقای ایمانی! به نظر شما شرایط جنگ اقتصادی، کرونا و تحریم ها می تواند دولت آقای رئیسی را وارد یک چالش و دست انداز کند یا ...؟
هر دولتی در کشور روی کار میآمد یا هر دولتی با هر گرایش سیاسی مواجه با چالشهای بسیار جدی بود و این مربوط به دولت آقای رئیسی نیست یعنی هر کس دیگری هم رئیسجمهور می شد همین اتفاق میافتاد به این دلیل که کشور الان به لحاظ اقتصادی در وضعیت کاملا دشواری به سر می برد و حجم زیاد کسری بودجه دولت که به طور طبیعی منجر به تورم می شود ؛ تورم هم یعنی گرانی کالا، گران تر شدن کالاها و پایین آمدن قدرت خرید و بزرگ شدن طبقات کم درآمد جامعه و از طرف دیگر بیکاری بیشتر.
یعنی سلسله وار همه اینها به یکدیگر در اقتصاد متصل است که سرمنشا بسیاری از این مشکلات کسری شدید بودجه دولت است. هر دولتی که بعد از دولت آقای روحانی سرکار می آمد با این مشکل ها مواجه میشد. از طرف دیگر مسئله تحریم های خارجی است و از طرف دیگر مسئله کرونا که اختصاص به دولت آقایی به نام آقای رئیسی ندارد و هر کس که رئیس جمهور می شد با این چالش های بسیار بزرگ در عرصه اقتصادی مواجه می شد.
این حرف ها به این معنا نیست که اینها راهکار ندارند، راهکار دارند منتهی راهکارهای آن اولا دراز مدت است و در کوتاه مدت تنها برخی از اقدامات را می شود انجام داد که جنبه تسکینی برای اقشار آسیب پذیر جامعه دارد ولی عمده راهکارهای آن دراز مدت است، صبر و تأمل میخواهد چیزی که مردم ندارند و طبیعی هم است که نداشته باشند بخاطر اینکه چند سال در این وضعیت هستند.
از طرف دیگر برنامه ریزی دقیق اقتصادی می خواهد که لازمه آن تیم اقتصادی آن دولتی است که روی کار می آیند؛ یک تیم بسیار کارشناس، قوی، مسلط و هماهنگ. اگر چنین نباشد چیزی هم که وجود دارد از دست می رود. درارتباط با مسئله سیاست خارجی یعنی تحریم های خارجی چیزی است که اساسا بخش عمده ای از آن در اختیار ما نیست و به طرف غربی برمی گردد و روی آن هم نمی توان حساب قابل توجه باز کرد، یعنی ممکن است در کوتاه مدت رفع شود ولی در دراز مدت نمی توان روی آن محاسبه جدی کرد که آنها را در آینده هم نخواهیم داشت (این تحریم ها یا یک نوعی از تحریم ها).
بنابراین هر کدام از این ۴ یا ۷ نفر از آقایانی که کاندید شدند باید می دانستند که دولتی را دارند یا وضعیتی را تحویل می گیرند که وضعیت اصلا مناسبی نیست و حتما این را می دانستند که کاندید شدند و البته مردم به یک نفر این را اقبال کردند و آن هم آقای رئیسی است.
*پس شما می گویید برخلاف آنچه که برخی مدعی هستند با دولت آقای رئیسی همه چیز گُل و بلبل و خوب می شود در عمل با شرایط فعلی امکانپذیر نیست.
قطعا وجود دارد و نگفتم آقای رئیسی بلکه هر کسی که رئیس جمهور می شد و از هر جناح سیاسی، این را باید می دانست که کشور، نه تنها کشور گُل و بلبل نیست بلکه با چالش های جدی مواجه است که برخی ها اسم آن را ابر چالش می گذارند و این به این معنا نیست که راهکارهایی وجود ندارد، حتما راهکارهایی وجود دارد و این دولتی که روی کار می آید باید ببینیم که چقدر ظرفیت، آمادگی و استعداد این را دارد که بتواند این چالش ها را پشت سر بگذارد البته اینها زمان بر است و این نکته مهمی است. مسائل در عرصه سیاست، زمان خیلی کوتاه است.
*راهکار شما برای دولت در این شرایط به ویژه در بُعد چینش کابینه چیست؟
آن چیزی را که من به دولت جدید به عنوان یک فردی که به صحنه اقتصاد و سیاست کشور نگاه می کند، توصیه دارم، به نظر من آقای رئیسی اگر این رویه را پیشه بگیرند یک رویه درستی خواهد بود ابتد این است که آقای رئیسی در انتخاب معاون اول خیلی دقت کنند.
معاون اول می تواند بالاخص برای آقای رئیسی فرد حساسی باشد برای اینکه جناب آقای رئیسی سابقه کارهای اجرایی و اقتصاد کلان کشور را کمتر دارند نه اینکه اصلا نداشته باشند اما کمتر داشتند و برای همین نیاز دارند به اینکه به نوعی این ضعف را جبران کنند. یک بخش عمده ای از جبران این ضعف به معاون اولی برمی گردد که کار اجرایی مستمر و بزرگی در کشور کرده باشد.
*مثلا چه چهره هایی را می توانید بگویید که کار اجرایی قوی کرده باشد؟
چهره مهم نیست و اصلا اهمیتی ندارد. مشخصات مهم است، فردی باشد که کار اجرایی طولانی و مفصل کرده باشد که بتواند کابینه و هیئت وزیران را به خوبی اداره کند و آقای رئیسی به جای اینکه در مسائل اجرایی هیئت وزیران وقت بگذارند، مقداری سطحشان را بالاتر ببرند و مسائل کلان کشور را مدیریت کنند نه صرفا مسائل کاری و اجرایی که در هیئت وزیران وجود دارد. در واقع اداره وزیران و مشکلاتی که مربوط به مسائل اجرایی کشور است عمدتا به دوش معاون اول بگذارند، این یک توصیه از طرف بنده است.
توصیه دوم من در مورد تیم اقتصادی دولت است. تیم اقتصادی دولت احتیاج به ۲ فاکتور بسیار پر اهمیت دارد؛ نخست؛ نظریه اقتصادی، دوم، هماهنگیهای تیم. منظورم از نظریه اقتصادی این است که تیم اقتصادی دولت می خواهد از کدام نظریه اقتصادی پیروی کند که این بسیار اهمیت دارد. شما اگر به خاطر داشته باشید در دوره ۸ سال مرحوم آقای هاشمی دولت ایشان، اول از یک نظریه تبعیت کرد و بعد که دیدند آثاری برای کشور دارد، خط ریل را عوض کردند و به سراغ نظریه دیگری رفتند.
نظریه اقتصادی دولت آقای روحانی کاملا گنگ بود، اینکه آقای رئیسی چه مشی اقتصادی را می خواهند پیشه بگیرند بسیار اهمیت دارد. من چند مورد جزئی از مشی اقتصادی را خدمت شما می گویم، در مورد یارانه ها دولت می خواهد چه سیاستی را پیشه بگیرد؟ در مورد طبقات کم درآمد چه رویهای را میخواهد پیشه بگیرد که آنها را حداقل در کوتاه مدت تامین کند؟ درباره مسئله بیمه و مسائل بهداشت بالاخص برای اقشار کم درآمد چه رویهای را میخواهد پیشه بگیرد؟ در ارتباط با مسئله کسری شدید بودجه دولت از چه طریقی می خواهد اینها را تامین کند به گونه ای که هم مسئله عدالت رعایت شود و هم کشور در مسیر توسعه قرار بگیرد؟ اینها به نظریه های اقتصادی که تیم دولت می خواهد پیشه بگیرد، برمی گردد.
اگر تیمی باشند که نظریه اقتصادی نداشته باشند، کشور را نمی توانند از این شرایط خارج کنند. نکته دومی که وجود دارد هماهنگی تیم اقتصادی است. تیم باید هماهنگ باشد یعنی وزیر اقتصاد، رئیس سازمان برنامه بودجه، معاون اقتصادی رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی که اینها تیم اقتصادی دولت هستند، باید کاملا باهم هماهنگ باشند و از یک خط مشی پیروی کنند، خط مشیای که کارشناسان عالی رتبه کشور الان آن را توصیه می کنند یعنی نسخه ای را که برای این بیمار می پیچند و آقای رئیسی باید روی اینها حساسیت زیادی داشته باشند. اهمیت وزرای دیگر بستگی به این دارد که این ۲ فاکتوری که عرض کردم به خوبی اجرا شو.
اگر این ۲ فاکتور انجام شود می توانیم بگوییم که وزارت خانه های دیگر با تسهیلات بهتری می توانند کار کنند. نکته بعدی در مورد کابینه مسئله شایسته سالاری است. باید مقداری عرصه سیاست به معنای سیاست جناحی را از عرصه کار اجرایی جدا کنیم، اداره کشور با مسائل جناحی و سیاسی از نظر من باید بحث کاملا مجزایی شود.
افرادی که مدیران دولتی هستند هیچ الزامی نیست که حتما تعلق خاصی به یک جریان سیاسی و جناح سیاسی داشته باشند فقط کافی است که افراد شایسته ای باشند، افراد کارآمد، پرتلاش، مردمی و معتقد به کار کردن در کشور باشند چون کشور امکانات زیادی دارد و از امکانات آن میتوان استفاده کرد، انگیزه داشته باشند و به اصول کلی نظام جمهوری اسلامی ایران اعتماد داشته باشند.