یک روانشناس گفت: آمار وحشتناکی وجود دارد و آن اینکه تعداد خانمهایی که دچار اعتیاد میشوند، روز به روز بیشتر میشود.
حسین ابراهیمی مقدم افزود: در گذشته در هر زمینه که فکر کنید هم از نظر اعتیاد به مواد مخدر و هم از نظر مصرف موادی که جامعه کمتر با آن برخورد میکند مانند استفاده از سیگار و قلیان و مواردی از این دست آقایان پیشرو بودند. درحال حاضر هم مردها از نظر کمیت همچنان از خانمها پیشی گرفتهاند اما متأسفانه آمارها نشان میدهد خانمها در این زمینه در حال نزدیک شدن به آقایان هستند.
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. اول از همه اینکه مشکلات فرهنگی، اقتصادی و مواردی از قبیل ناتوانی خانوادهها در برطرف کردن نیازمندیهای فرزندان مانند نداشتن تفریح باعث شده برخی از اعضای خانواده به اعتیاد روی بیاورند. طبیعی است فرزندان کوچک و دخترانی که در این خانوادهها زندگی میکنند، الگویی جز این افراد ندارند و به سمت اعتیاد گرایش مییابند.
وی ادامه داد: در دسترس بودن دلیل دیگری است. به این معنا که مواد مخدر نسبت به گذشته بیشتر در دسترس افراد قرار دارد و البته داستان مسائل اقتصادی باعث میشود خانوادهها برای تأمین معاش زندگی تلاش کنند. این تلاش چند برابری برای معاش خانواده به معنای حضور کمتر در خانواده و نظارت کمتر بر رفتار فرزندان است که یکی از تبعات آن به بیراهه رفتن فرزندان و حتی اعتیاد آنهاست. در چنین شرایطی حتی گاهی دختران به فکر انجام فعالیت در خارج از منزل و کسب درآمد میافتند. ازاین رو گروهی که هوش کمتری دارند خیلی سریع در دام قاچاقچیان و سوءاستفاده کنندگان میافتند. این افراد برای اینکه نوجوانان را وادار به ادامه کار کنند، آنها را آلوده میکنند.
این روانشناس گفت: متأسفانه گروهی از دختران هم گمان میکنند باید حق نداشته خود را به دست بیاورند و به همین دلیل به جای اینکه تلاش کنند در مسائل مهم مانند مسائل علمی، اقتصادی، معنوی و مواردی از این دست قلهها را درنوردند، برعکس عمل میکنند. یعنی به سوی سقوط و شیبهای مشکلدار حرکت میکنند. در واقع حرکت در سرازیری همواره راحتتر از حرکت در سربالایی است. طبعاً یکی از راههای رفتن به سمت دره، گرایش به اعتیاد مواد مخدر و مواد محرک است.
دلیل دیگر این است که امروزه دیدگاه خانوادهها نسبت به فرزندان دختر در مقایسه با نسلهای قبل مثبتتر شده است. قوانین خانواده در مورد آنها سادهتر شده و حتی میبینیم که برخی دختران اجازه دارند ساعت دیرتری به خانه برگردند. اینها آزادیهای بیشتری است که اگر بستر فرهنگی آن فراهم نباشد، به بروز مشکلات زیادی منجر خواهد شد. از طرف دیگر نبود امکان تفریحات سالم برای دختران در مقایسه با پسرها به دلیل مسائل فرهنگی و اقتصادی باعث شده برخی از دختران مصرف مواد مخدر را به عنوان یک تفریح درنظر بگیرند. برای مثال پسرها میتوانند با یک توپ در خیابان به فعالیت ورزشی و تفریح سالم بپردازند اما دختران به دلیل مسائل فرهنگی و محدودیتهای پوششی این امکان را ندارند.از طرف دیگر خانوادههایی عمدتاً خانوادههای دهه 40 و 50 هستند که اصطلاحاً دختران دم بخت دارند. آنها مشکلات زیادی نظیر مشکلات اقتصادی و معیشتی و...را تجربه کردهاند و حالا اصطلاحاً از آن سمت بوم افتادهاند و با دادن امکانات بیش از اندازه مشکلاتی را برای آنها ایجاد کردهاند. این را هم فراموش نکنیم که یکی از نظریههایی که در بحث اعتیاد مطرح میشود از دست دادن شیء محبوب است. خیلی از مواقع این از دست دادن خیالی است مانند از دست دادن محبت، عشق و نگاه والدین که میتواند در پرتو اختلالات و اختلافات بین خانوادهها وجود داشته باشد.درحقیقت دختر خانواده حس میکند همه چیز را از دست داده و این ترس باعث میشود به دنبال جایگزین که احتمالاً مواد مخدر خواهد بود، برود.